اعتقاد

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Junior Member
Junior Member
پست: 37
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۷, ۹:۲۵ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 28 بار
سپاس‌های دریافتی: 106 بار

Re: اعتقاد

پست توسط S.Galaxy »

توضیحاتتون خیلی معقول هستش...
شکر، کسی مثل شما هست که راهنماییم کنه وگرنه ممکنه با برداشتهای اشتباه خودم پیش برم و نتیجه ای نبینم..
مرسی :razz:
باز هم مزاحمتون میشم
واقعا سپاسگزارم بابت کمکتون :razz:
Junior Member
Junior Member
پست: 37
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۷, ۹:۲۵ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 28 بار
سپاس‌های دریافتی: 106 بار

Re: اعتقاد

پست توسط S.Galaxy »

باز هم سلام...
یک سوال شاید در دید شما و دوستان ساده ولی من دوست دارم شما با کلام رسای خودتون یک بار برام توضیح بدید.
تو قرآن به کافران خیلی اشاره شده...
درسته که خیلی از آیات به این افراد اشاره کرده، ولی سوال من اینه، آیا افرادی که به خداوند ایمان بیاورند و اعمال پسنیده انجام بدهند و زندگی یک مسلمان ایده آل را داشته باشند ولی به درک درستی از پیامبر نرسند کافر نامیده میشند؟
و اینکه، من اعتقاد دارم هیچ شخصی ذاتا بد نیست، عوامل طبیعی و مادی و ظواهر دنیایی است که افراد را از هم جدا میسازه و خوب و بد را بوجود میاره! ولی باز هم در بین افرادی که به اصطلاح کافر نامیده میشند، میشه خصلتهای خوب هم پیدا کرد...! این اعمال خوب افراد به اصطلاح کافر چی میشه؟!
اصلا به طور کلی منظورم اینه که یک شخص نمیتونه 100% سیاه باشه؟ مطمئنا خاکستریه، حالا این خاکستری میتونه عضی مواقع روشنتر و بعضی مواقع تیره تر باشه!
درسته؟
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

Re: اعتقاد

پست توسط محمد علي »

سلام

سوالات دقیق و خوبی را مطرح فرمودید

S.Galaxy نوشته شده: آیا افرادی که به خداوند ایمان بیاورند و اعمال پسنیده انجام بدهند و زندگی یک مسلمان ایده آل را داشته باشند ولی به درک درستی از پیامبر نرسند کافر نامیده میشند؟


خیر کافر نیستند .

اما لازم است در معنای کفر دقت بیشتری کنیم .

مشهور بر این است که کسی که خداوند را انکار کند کافر است . اما معنای دقیق تر لغوی و اصطلاحی کفر یعنی پوشیدن.

و معنای آن گسترده تر از مشهور است . اگر شما نعمتی را داشته باشید و آنگونه که شایسته آن است از آن استفاده کنید

شما شکر نعمت کرده اید .

اما اگر حق آن را پوشیده نگه دارید و ادا نکنید ، کفران نعمت کرده اید .

پس برای اینکه واقعا نعمت ایمان به خدا را شکر کنیم ، باید او را و کلام او را و فرستاده او را خوب بشناسیم .

ایمان به خدا همان ایمان به پیامبر اوست و اگر چنین نباشد درواقع ایمان به خدا هم نخواهد بود .

اگر شناخت دقیقی از پیامبرش نداشته باشیم ، در واقع بهترین الگوی عملی خالق را نشناخته ایم .

دقت کنید که بحث بنده بر سر کسانی است که امکان شناخت او را داشته باشند . نه کسانی که در جزیره ای دور افتاده

از همه چیز محرومند .

پس من اگر نتوانم از پیامبرم شناخت کافی به دست بیاورم ، اصل دینم را از دست داده ام . چون بدون او نخواهم فهمید که ایده ال

واقعی چیست ؟

او به من نشان می دهد که معنای کلام خدا چیست و چگونه باید به آن عمل کنم

قدم اول : شناخت راه است .

قدم دوم و مهمتر : شناخت راه رفتن است .


کسی می تواند در این مسیر بهتر گام بردارد ، که از راهنمایی که هم راه را می شناسد و هم راه رفتن را ، به خوبی کمک بگیرد .تصویر

و اینکه، من اعتقاد دارم هیچ شخصی ذاتا بد نیست، عوامل طبیعی و مادی و ظواهر دنیایی است که افراد را از هم جدا میسازه و خوب و بد را بوجود میاره! ولی باز هم در بین افرادی که به اصطلاح کافر نامیده میشند، میشه خصلتهای خوب هم پیدا کرد...! این اعمال خوب افراد به اصطلاح کافر چی میشه؟!
اصلا به طور کلی منظورم اینه که یک شخص نمیتونه 100% سیاه باشه؟ مطمئنا خاکستریه، حالا این خاکستری میتونه عضی مواقع روشنتر و بعضی مواقع تیره تر باشه!


اگر خدا هم اینگونه معتقد بود که افرادِ کاملا سیاه و غیر قابل هدایت وجود دارند اصلا راهنما و فرستاده اش را نمی فرستاد .

پس او خود مشتاق تر به سفیدی کامل انسان هاست .

همانطور گفتیم که کافر کسی است که اصلا خدا را انکار کند ، کسی که او را قبول نداشته باشد ، عمل ظاهریش هرچه باشد

برای اخرتش سودی ندارد . چون اصلا در این کلاس ثبت نام نکرده که از او امتحانی گرفته شود .


در معنای دوم کفر هم که گفتیم گسترده تر است و افراد مومن هم ممکن است دچار کفر در برخی مراحل شوند

باز دقت شود که صرفا انجام یک عمل خوب ، نشانه ایمان فرد نیست . در قران اشاره شده که کسانی که دورو(منافق) هستند

عمل خود را برای ریا و خودشیرینی بین مردم انجام می دهند و این اعمالشان بر باد می رود .

اما مومن واقعی عمل خود را برای خدا انجام می دهد .

پس فقط انجام یک عمل نمی تواند معیار کاملی برای قضاوت باشد . بلکه انگیزه و نیت فرد از انجام آن مهم است .

اگر انگیزه او خدایی باشد از خدا مزد می گیرد اما اگر انگیزه اش مردم باشند خدا می گوید تو را به مردم واگذار کردم و برو مزدت را

از همان مردم بگیر ؛ یا اگر برای مردم هم نبود و برای خود فرد یا نیت دیگری بود همچنین .

البته اعمال خوبی هم که برای خوبی خود آن کار انجام می شوند ولی ایمان به خدا در آن نیست خداوند نتایج ظاهری آن را

در همین دنیا به ایشان می دهد ، مثلا داشتن روابط خوب با فامیل موجب زیاد شدن عمر می شود .

این یک سنت الهی است ، یعنی چه شما ادم خوبی باشید چه بد ، خدا گفته اگر کسی چنین کند این نتیجه را دارد

اما فقط در دنیا .

اگر این عمل با ایمان همراه باشد در آخرت هم نتیجه دارد ، اما اگر نه فقط همینجا مزدش را می گیرد .


[HR]
پس اولا خدا هم قبول دارد که می شود خصلت های خوبی در افراد پیدا کرد به همین دلیل است که راهنما فرستاده تا به آنها

بگوید این خصلت های خوب را رنگ خدایی بزنید و هدف خدایی بهشان بدید .

ثانیا نیت افراد مهمتر از عمل ظاهری آنهاست و تنها خداست که از باطن انسان ها آگاه است

ثالثا اینگونه داوری به عدالت نزدیکتر است . چون خدا به اندازه عمل نگاه نمی کند (کوچک باشد یا بزرگ) بلکه به نیت فرد می نگرد

که چه اندازه خالص تر بوده برای خدا ؟


از بیان ناقصم پوزش می طلبم

چون ممکن است مطلبی از قلم افتاده باشد ، بازهم اگر سوالی بود بفرمایید تصویر
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
Junior Member
Junior Member
پست: 37
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۷, ۹:۲۵ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 28 بار
سپاس‌های دریافتی: 106 بار

Re: اعتقاد

پست توسط S.Galaxy »

سلام...
ممنون از پاسخ شما :razz: ...
---
من سوالاتم را بعد از خواندن هر سوره ای مطرح میکنم و اینطوری هم اینکه سوالی جا نمیمونه برام و هم ابهاماتم برطرف میشه..
---
در مورد سوره نساء سوالی که برام پیش آمده اینه که(ببخشید که خیلی راحت سوالم را مطرح میکنم):
ولی من با برداشتی که از این سوره کردم مثل این بوده که شخصیت زن نسبتا کوچک شمرده شده و تنها برای لذت آقایون...
به این اشاره کرده که اگر زنان به زنا و روابط نامشروع روی بیارند از آنها دوری کنید ولی چرا در مورد خود مردها چیزی ننوشته؟! (شاید هم در سوره ای دیگه اشاره شده که من هنوز مطالعه نکردم)
تو این سوره انگاری بیشتر به نفع آقایون کار کرده و راهنمایی اینکه کدام زنها برای هم بستری مناسب تر هستند! به نظر شما این کوچک شمردن شخصیت زن نیست؟
پیشاپیش از پاسختون ممنونم :razz:
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

Re: اعتقاد

پست توسط محمد علي »

با سلام

S.Galaxy نوشته شده:من سوالاتم را بعد از خواندن هر سوره ای مطرح میکنم و اینطوری هم اینکه سوالی جا نمیمونه برام و هم ابهاماتم برطرف میشه..


بنده هم با همین شیوه موافقم . تصویر

البته با سرعت قابل ملاحظه ای که شما در مطالعه دارید (البته به حساب اشتیاق می گذارم) شاید نکات دیگری را در دور بعدی خواندن قرآن مورد توجه قرار دهید .

نمی دانم به نکته مثبت و جذابی هم برخورد کرده اید یا نه ؟ از این جهت می پرسم چون اکثرا با دید انتقادی یا با پیش ذهنیت های قبلی است و کمتر به نکته ای اشاره کردین

که حداقل تاثیر مثبتی در شما گذاشته باشه و یا دید شما رو به دین عوض کرده باشه .

شاید هم برای طولانی نشدن پست ها فقط از جاهایی که سوال براتون پیش میاد صحبت می کنید . نمی دونم ...تصویر

در مورد سوره نساء سوالی که برام پیش آمده اینه که(ببخشید که خیلی راحت سوالم را مطرح میکنم):
ولی من با برداشتی که از این سوره کردم مثل این بوده که شخصیت زن نسبتا کوچک شمرده شده و تنها برای لذت آقایون...
به این اشاره کرده که اگر زنان به زنا و روابط نامشروع روی بیارند از آنها دوری کنید ولی چرا در مورد خود مردها چیزی ننوشته؟! (شاید هم در سوره ای دیگه اشاره شده که من هنوز مطالعه نکردم)
تو این سوره انگاری بیشتر به نفع آقایون کار کرده و راهنمایی اینکه کدام زنها برای هم بستری مناسب تر هستند! به نظر شما این کوچک شمردن شخصیت زن نیست؟
پیشاپیش از پاسختون ممنونم


چون سوالاتتون کلی هست اشاره دقیق به ایه ای خاص نشده بنده هم سعی می کنم کلی

و با توجه به فضای خود سوره سایر سوره ها پاسخ بدهم .

سوره نساء با آیاتی در مورد یتیمان و حقوق آنها شروع می شود . و اصل اساسی هم بر قسط و عدل بنا نهاده شده ؛
همان چیزی که کمتر به آن توجه شده و عدم وجود آن در دین تصور شده است

آیه می گوید اگر در ازدواج با یتیمان می ترسید که نتوانید حقوق مسلّم آنها را رعایت کنید با زنان آزاد دیگر ازدواج کنید ( که تعداد آن هم حد اکثر چهار زن است )
این عدد هم حد را می رساند(یعنی در حیطه احکام است) نه اینکه خدا دستور بدهد بروید به این تعداد ازدواج کنید؛

بلکه پیش بینی از سوی خالق صورت گرفته برای مواقع ضرورت که شرایط آن در کتب فقهی آمده .
و بر اساس توانمندی هایی که در درون مرد گذارده توانایی اداره چند زن را هم قرار داده .

اما خود خالق هم می داند که اکثریت اینها نمی توانند عدالت را بین چند زن رعایت کنند در ادای حقوق ( لذا فرموده بهتر است همان یکی را بگیرید )

پس می بینید که عدالت شرط شده .

وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ

أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ (3)

نکته بعدی در مورد مالکیت است . که در آن زمان نسبت به کنیزان داشته اند و خریدو فروش غلام و کنیز هنوز وجود داشته ،

اما با قوانین تیزبینانه اسلام کم کم محدود و از بین رفته است .
اما کنیز همچون زن شرعی به او محرم بوده و حکم محرمیت داشته برای آشنایی بیشتر با تعریف و شرایط کنیز و عبد به تاپیک زیر مراجعه کنید :
http://www.eteghadat.com/forum/viewtopic.php?p=3336#3336
اما تصور غلطی که در مورد کنیز تعبیر به روسپی می شود ، غلط است و به این معنی نیست ؛ (طبق تاپیک بالا)
ولی تعریف درست در احکام و آیات این بوده که کسی که در جنگ اسیر شود حکم طلاق با همسر قبلی را برایش دارد

و می توان با او ازدواج کرد ( البته بعد از اتمام عدّه و نیز خواندن عقد ! )


آیه شماره چهار مربوط به زن دائم و مهریه آن است :

و مهر زنان را (بطور كامل) بعنوان يك بدهى (يا عطيه،) به آنان بپردازيد! (ولى) اگر آنها چيزى از آن را با رضايت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف كنيد! (4)

که فکر می کنم واضح باشد

همچنین آیه بعدی آیه 24 و25 است ؛ که در مورد حکم ازدواج موقت است که آن هم عقد دارد !
و اینگونه نیست که بی اختیار تصاحبی صورت گیرد، بلکه اختیار طرفین شرط است . اجورهنّ نیز به معنای مهریه عقد موقت است .

و زنان شوهردار (بر شما حرام است;) مگر آنها را كه (از راه اسارت) مالك شده‏ايد; (زيرا اسارت آنها در حكم طلاق است;) اينها احكامى است كه خداوند بر شما مقرر داشته است. اما زنان ديگر غير از اينها (كه گفته شد)، براى شما حلال است كه با اموال خود، آنان را اختيار كنيد; در حالى كه پاكدامن باشيد و از زنا، خوددارى نماييد. و زنانى را كه متعه ( ازدواج موقت) مى‏كنيد، واجب است مهر آنها را بپردازيد. و گناهى بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين‏مهر، با يكديگر توافق كرده‏ايد. (بعدا مى‏توانيد با توافق، آن را كم يا زياد كنيد.) خداوند، دانا و حكيم است. (24)

و آنها كه توانايى ازدواج با زنان (آزاد) پاكدامن باايمان را ندارند، مى‏توانند با زنان پاكدامن از بردگان باايمانى كه در اختيار داريد ازدواج كنند -خدا به ايمان شما آگاه‏تر است; و همگى اعضاى يك پيكريد- آنها را با اجازه صاحبان آنان تزويج نماييد، و مهرشان را به خودشان بدهيد; به شرط آنكه پاكدامن باشند، نه بطور آشكار مرتكب زنا شوند، و نه دوست پنهانى بگيرند. و در صورتى كه «محصنه‏» باشند و مرتكب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. اين (اجازه ازدواج با كنيزان) براى كسانى از شماست كه بترسند (از نظر غريزه جنسى) به زحمت بيفتند; و (با اين حال نيز) خوددارى (از ازدواج با آنان) براى شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (25)


متاسفانه مشکلات ترجمه دامنگیر فهم دقیق می شود .

مثلا قوّامون جمع قوام است یعنی موجب استواری و محکمی خانواده و زندگی . (ولی بعضی جاها درست ترجمه نمی شود)

مردان به سبب استعدادهای خدادادی که در اختیارشان قرار داده شده نگهدارنده و اداره کننده زندگی هستند و این به معنی برتری نیست ؛

تازه زحمتی است بر دوش آنها و زنان از این مسولیت سخت معاف شده اند و در عوض کارهای دیگری به عهده شان است .

بنابرهمین اداره امور است که اگر در زندگی ، نافرمانی و یا عدم پذیرش زن نسبت به مسولیتش صورت گرفت

برای تنبیه ( به معنی آگاه کردن او ) و توجه دادن او اسلام چند راه را اجازه داده .

همانطور که خاطرتان هست ، گفته بودیم که قرآن نیاز به مفسر و کلام پیامبر.ص دارد تا بفهمیم منظور چیست ؟

دوم اینکه برخی عادات جاهلی را اسلام محدود نموده و سپس در واقع از بین برده است . یکی هم زدن زنان بوده .
که پیامبر .ص این آیه را تفسیرکردند که با ته چوب مسواک یک تلنگری حق دارید بزنید فقط جهت تذکر . یعنی در واقع هیچ !!!


چنین چیز بی ارزش و سبکی اصلا زدن ندارد .
و لذا هشدار دادند که اگر این زدن موجب کبودی و یا جراحتی شود با خدا طرف هستید و روز قیامت جایی در کنار من نخواهید داشت .

و در جای دیگر فرمودند نزدیکترین شما در بهشت به من ، نرمخوترین شماست نسبت به خانواده اش است .
پس چنین دین رحمتی چگونه می تواند اجازه ضرب و شتم دهد ؟!!!

 لذا باید دقت کرد که بدون تفسیر معصوم ، فهم قرآن دچار لغزش و بیراهه خواهد شد .  



نکات بعد : دقت شود که بَنون ، در آیه به مطلق فرزندان اشاره دارد ( چه دختر و چه پسر ) و این از قواعد لغت عرب است .

و اینجا هم به معنی کلی فرزندان است . نه فقط پسران !
و منظور دقیق آیه این است که مال و فرزندان زینت زندگی دنیا هستند و با آیات دیگر ، این را توضیح می دهد که ما شما را به وسیله همین زینت ها آزمایش می کنیم . المال و البنون فتنة . فتنه یعنی : وسیله آزمون شما هستند و باید در حفظ و برخورد و استفاده از آن دقت کنید .
پس ربطی به امتیاز بین پسر و دختر نیست و اصلا موضوع چیز دیگری است .


آیه شماره 49

این آیه کاملا صریح است و مربوط به طلاق است .

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحاً جَمِيلاً (49)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه با زنان با ايمان ازدواج‏كرديد و قبل از همبستر شدن طلاق داديد، عده‏اى براى شما بر آنها نيست كه بخواهيد حساب آن را نگاه داريد; آنها را با هديه مناسبى بهره‏مند سازيد و بطرز شايسته‏اى رهايشان كنيد. (49)

فکر می کنم معنی کاملا واضح است . و چیزی از خوشامد و ناخوشامد مردان نیست ! بلکه دستور داده اگر توافقی حاصل نشد و طلاق گرفتید چنین کنید .
تازه دستور بسیار زیبایی به مردان داده که آنها را با احترام و هدیه مناسبی رها سازید و از هم جدا شوید و او را تکریم کنید نه با کراهت و بدرفتاری و کینه جدا شوید


( و اینها خود کارکردهایی است برای بازیابی محبت ؛ و در غیر اینصورت نیز ارزش زن را می رساند )

و ترجمه های غلط کشتزار و پولی بدید و ولش کنید و ... در شان قرآن نیست و متاسفانه به سرعت هم رواج پیدا می کنند این ترجمه های غیر علمی؛

اگر تاکید شده که در انتخاب همسر دقت کنید چون اوست که با پاکی و ناپاکی خود موجب زیبایی و یا آلودگی نسل شما می شود

در واقع نوعی پیشگیری برای حفظ نظام کلی خانواده است . و مثال به این زده که آنها محل رویش فرزندان شما هستند برای فهم بهتر است . (و صرفا یک تشبیه است)

اگر به این نکته مهم توجه نشود ، هم در ارتباط با همسر و هم در تربیت فرزندان دچار مشکل می شوید و عاقبت هم جامعه دچار مشکل خواهد شد . و لذا پیشگیری از این مضرات فردی و اجتماعی امری کاملا عقلانی است .

نکته آخر هم در مورد زناست ، که در سوره نور کاملا مجازات مردان را هم نوشته است .

این ایات سوره نساء نکات مهم اخلاقی را تبیین کرده که اگر زنی زنا کرد (و شوهر دار بود) بهتر است او را در پیش خود نگه دارید و از خانه بیرون نیندازید و بدرفتاری با او نکنید !

دقیقا همان کارهایی که ممکن است در جامعه ما یا جوامع دیگر صورت پذیرد و به محض اطلاع یافتن از چنین خطایی آن زن را از هستی ساقط می کنند .


در نتیجه مشخص می شود که پرچم دار عدالت کدام دین است !

و تازه عدالت که حداقل است و شما نکات اخلاقی بالاتر از عدالت را هم در این آیات روشنگر می بینید .

البته یک پرانتز لازم : ( معنی عدالت هم برابری نیست ! این غلط است بگوییم زن و مرد برابرند . این نقصی است نه فضیلت ؛ در جملات وشعارها هم باید دقت شود . عدالت یعنی هرچیزی در جایگاه واقعی خود ؛ بر اساس خلقت زن حقوق و وظایفش متناسب خودش وضع شده و برای مرد هم متناسب او . هر کدام متناسب خودش عادلانه است و ظلمی در حق دیگری نشده ؛ لذا عدالت فراتر از مساوات است و از نکات مهم خلقت است ) ؛
و نیز ملاک برتری هم ، جنسیت نیست بلکه تقوی است ( إنّ اکرمکم عند الله اتقیکم ) .


[HR]

  بعدی این است که در مواجهه با قرآن و دین ، نباید با پیش فرض های ذهنی وارد شویم . مثلا ممکن است ما از کودکی روی مسئله حقوق دختر و پسر و رفتار تبعیض آمیز دیگران حساس شده باشیم و همیشه دنبال این باشیم که مثلا زنان را مظلوم نشان دهیم و همه ادیان را هم بر ضد زنان فرض کنیم و با این ذهنیت ، معنای غلطی را هم از آیات درک کنیم ...

خیر ! بلکه باید با ذهنی پاک و قلبی سلیم به پی جویی حقیقت رویم و افراد را با حق بسنجیم ؛  

 تصویر[COLOR=blue]تصویرخداوند همه ما را در فهم صحیح دین و برنامه تکامل بخش خود موفق بدارد   
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
Junior Member
Junior Member
پست: 37
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۷, ۹:۲۵ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 28 بار
سپاس‌های دریافتی: 106 بار

Re: اعتقاد

پست توسط S.Galaxy »

سلام...

البته با سرعت قابل ملاحظه ای که شما در مطالعه دارید (البته به حساب اشتیاق می گذارم) شاید نکات دیگری را در دور بعدی خواندن قرآن مورد توجه قرار دهید .

این که کنایه بود! کاملا مشخص بود! تصویر
ولی من که عربی دارم نمیخوام، دارم ترجمه ی فارسیش را میخوانم. زبان مادری خودم هست! روزی یکی دو سوره...به نظرتون خیلی زیاده!! جایی هم که نیاز به تامل باشه مطمئن باشید کوتاهی نمیکنم.
خدارشکر آقای مکارم شیرازی هم خیلی روان ترجمه کردند.
نمی دانم به نکته مثبت و جذابی هم برخورد کرده اید یا نه ؟ از این جهت می پرسم چون اکثرا با دید انتقادی یا با پیش ذهنیت های قبلی است و کمتر به نکته ای اشاره کردین

فکر نمیکنم نکته های مثبتش نیازی به پرسش داشته باشه!


که حداقل تاثیر مثبتی در شما گذاشته باشه و یا دید شما رو به دین عوض کرده باشه .

یک مقداری زوده که بخوام خیلی خوب تحت تاثیر قرار بگیرم
---
به هر حال لطف شما را فراموش نمیکنم...
موفق باشید تصویر
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

Re: اعتقاد

پست توسط محمد علي »

سلام

S.Galaxy نوشته شده:
این که کنایه بود! کاملا مشخص بود! تصویر


ما و کنایه تصویر

کنایه اکثرا در موارد منفی استفاده میشه ، ولی این مورد چون به نظرم مثبت بود صراحتا عرض کردم .

در هر صورت ، هر کسی از ظن خود شد یار من ...



فکر نمیکنم نکته های مثبتش نیازی به پرسش داشته باشه!


تصویر


یک مقداری زوده که بخوام خیلی خوب تحت تاثیر قرار بگیرم


شاید ...

این افکار ماست که زندگی ما را می سازد ! تصویر


[HR]

راستی برای اینکه همش من پاسخ دهنده نباشم ، سوالی هم بپرسم بدنیست :

معنی مد نظر شما از S.Galaxy کدوم واژه هست ؟

Spiral Galaxy

Shattered Galaxy

Star Wars galaxy

Satellite galaxy

شایدم

Super Mario Galaxy

تصویر

خلاصه زیاده شاید خودتون بگید بهترهتصویر
ممنون
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
Junior Member
Junior Member
پست: 37
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۷, ۹:۲۵ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 28 بار
سپاس‌های دریافتی: 106 بار

Re: اعتقاد

پست توسط S.Galaxy »

none of them :-) I prefer to keep it as a secret if u dun mind :-)
مرسی :razz:
---
راستی برای اینکه زنگ تفریحی باشه برای شما و بقیه که ممکنه از بحث ما سخته شده باشند بزارید یک مختصری از خودم بگم..
من یک دختر 20 ساله هستم...
متاسفانه و یا خوشبختانه ساکن تهرانم...
خوشبختانه دانشجوی زبان و ادبیات انگلیسی...
متاسفانه و یا خوشبختانه اطرافیان من با دین و مسائلی که من بهشون اهمیت میدم، اهمیتی نمیدن و بخاطر همین هم هست که مزاحم شما شدم...
نمیدونم چه برداشتی تا اینجا از من کردید ولی امیدوارم تصویری از یک دختری که خیلی کم میفهمه نداشته باشید...
فلسفه ای برا زندگی خودم دارم که تا چند قوت پیش دین درش دخیل نبوده ولی کمبودش را احساس کردم که مزاحم شما شدم...
زیباییهای زندگی را باید ستایش کرد و برا همین همیشه و همیشه سپاسگزارتون هستم...
----
ببخشید بخاطر این اطلاعات بی ربط، گفتم شاید داشتن اندک بیوگرافی در پاسخگوی کمکتون کنه...
باز هم ممنون :razz:
---
اینم اضافه میکنم که خودم مشتاقم بدونم این آقای محمدعلی که بدون هیچ منتی دارن تو یک امر خیلی مهمی کمکم میکنند کی هستند و چجوری با دین آشنا شدند
---
:razz:
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

Re: اعتقاد

پست توسط محمد علي »

سلام
و سپاس

راستی اینا چی ؟ تصویر

Sombrero Galaxy

Spindle Galaxy

Sunflower Galaxy

تصویر


S.Galaxy نوشته شده:
نمیدونم چه برداشتی تا اینجا از من کردید ولی امیدوارم تصویری از یک دختری که خیلی کم میفهمه نداشته باشید...


بدون شک از آشنایی با شما خوشبخت هستیم و

مطمئنا برداشت منفی نداشتیم ، نگاه ما به همه اعضای خانواده اعتقادات صمیمی و گرم هست . تصویر



فلسفه ای برا زندگی خودم دارم که تا چند قوت پیش دین درش دخیل نبوده ولی کمبودش را احساس کردم که مزاحم شما شدم...
زیباییهای زندگی را باید ستایش کرد و برا همین همیشه و همیشه سپاسگزارتون هستم...


از لطفتون ممنونم
ببخشید بخاطر این اطلاعات بی ربط، گفتم شاید داشتن اندک بیوگرافی در پاسخگوی کمکتون کنه...


ممنون از تیزبینی و توجهتون

اما سعیم این بود که بدون هیچ ذهنیتی پاسخ بدم .


اینم اضافه میکنم که خودم مشتاقم بدونم این آقای محمدعلی که بدون هیچ منتی دارن تو یک امر خیلی مهمی کمکم میکنند کی هستند و چجوری با دین آشنا شدند



I prefer to keep it as a secret if u dun mind :-)


اما جدای از شوخی ..... من هیچ کسی نیستم !

ولی سعی می کنم کمی از خودم بگم تا بی جواب نگذارم

با اینکه در خانواده مذهبی و تحصیل کرده ای بزرگ شدم و همه چیز برای شناخت حقایق برایم مهیا بود ،

اما تمام سعیم این بود که با تصمیمی قاطع و چشمانی مستقل ، راه و مقصدم را انتخاب کنم ، البته کم هم زمین نخوردم .

ولی خدای مهربان هیچ گاه تنهایم نگذاشت و در نا امیدانه ترین لحظات زندگی دستانم را رها نکرد .

اون موقع بود که فهمیدم : تاریک ترین ساعت شب ، لحظه قبل از طلوع آفتاب هست !


و شروع ِ شناختم از دین نیز با کلام نورانی خداوند یعنی قرآن مجید بود . تصویر


سپس خداوند نور جدیدی به زندگی ام بخشید ، یعنی آشنایی با کلام نورانی اهل بیت (علیهم السلام) تصویر

الحمد لله رب العالمین




راستی برای اینکه زنگ تفریحی باشه برای شما و بقیه که ممکنه از بحث ما سخته شده باشند ...



قطعا زنگ تفریح خوبی بود ، و بدون هیچ خستگی مشتاق ادامه گامهای استوار در شناخت حقایق هستیم .

تصویر
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
Junior Member
Junior Member
پست: 37
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۷, ۹:۲۵ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 28 بار
سپاس‌های دریافتی: 106 بار

Re: اعتقاد

پست توسط S.Galaxy »

دوست عزیز ممنون بابت اطلاعاتی که دادید...
---
قبل از سوال بزارید بگم که همچان در حال خواندن قرآن هستم، سعی کردم با مثبترین دید ممکن بخونمش و واقعا هم مسائلی بوده که برا خودم سوال بوده و حل شده! مثل همین که همیشه از خودم میپرسیدم، چرا خدا یه دلیل خیلی خیلی آشکار نمیاره تا ما بتونیم باورش کنیم و جواب این سوال را با توجه به آیاتی که تا اینجا خوندم به این شکل گرفتم که اگر قرار بود همه چی برای ما آشکار باشه، دیگه جایی برای تفکر نبود، دیگه جایی برا مشخص شدن خوب و بد نبود! و...
امیدوارم اشتباه نتیجه نگرفته باشم...
قرآن کتابی نیست که تنها یک بار بخوانم، باید چندین و چند بار بخوانمش...
---
بگزریم، من یه سوالی برام پیش آمده، که شاید تاثیر فیلم حضرت یوسف هم هست...
با توجه به سوره هایی که خواندم و همین سریالی که داره پخش میشه، ما مردمی را میبینیم که چندین و چند سال در جاهلیت زنگی کردند به دلایلی پیام برگزیدگان خدا و پیام یکتا پرستی بهشون نرسیده، وقتی کسی میاد و این پیام را بهشون میده، مطمئنا قبول و درکش براشون دشواره چرا که چندین و چند سال با عقایدی زندگی کردند که فکر میکردند درست هست..تو قرآن خیلی اشاره شده به این موضوع بگو آنها که سخن حق را قبول نکردند کافرند و (جملاتی با همین مضمون)...به نظر من یک مقداری دور از منطق هست که همچین افرادی را بخوایم کافر بنامیم...همم؟ و یا در همین فیلم حضرت یوسف که مطمئنا به دلایلی نتونستد به درستی بیان کننده زندگی ایشون باشند ولی این اشاره شده که با افرادی که یکتا پرستی را نفی کنند برخورد خواهد شد! ولی آن افراد کمی براشون دشواره تا یکباره از اعتقاداتی که باهاش بزرگ شدن دست بکشن و عقاید شخص دیگه ای را بپزیرند؟
میشه یک مقداری با کلام خودتون توضیح بدید...
ارسال پست

بازگشت به “پرسش و پاسخ”