چرا مسیحی نیستم ؟

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

چرا مسیحی نیستم ؟

پست توسط محمد علي »

[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]

New Member
New Member
پست: 6
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۸, ۳:۵۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2 بار
سپاس‌های دریافتی: 22 بار

Re: چرا مسیحی نیستم ؟

پست توسط بارتیمائوس »

(طنز تثلیث)
سلام
برای بعضیا سوال پیش اومده بود که چرا این سایت رو زدم . فلسفه مفصلی داره. من قبلا برای خودم کلی پدر بودم.
توی کلیسا دفتر و دستکی داشتم و جبروتی. حیف . حیف . امان از این روزگار بی وفا.

داستان از اونجا شروع می‌شه که یه بار سه تا مسلمون اومدن کلیسا پیش من تا به مسیح ایمان بیارن . (البته همه مسلمونا به مسیح ایمان دارن). اینا به توصیه من ، مسیح رو به خدایی پذیرفتن.
بعد از یه مدتی از طرف پاپ بازرس ویـژه اومد . ازم گزارش کار می خواست .

من ساده ،‌ کلی با ذوق و شوق گفتم توی این ماه سه نفر رو مسیحی کردیم . بازرس لبخند رضایت روی لباش نشست و گفت خوب برو بیارشون تا امتحانشون کنیم .
به نفر اول گفتم بیا . شاگرد زبده و تازه مسیحی شده من ، اومد پیشم . بهش گفتم خوب پسرم بگو ببینم تثلیث یعنی چی ؟ گفت:
شما به ما یاد دادید که ما سه خدا داریم : یکیشون تو آسمون‌هاست. یکیشون آدمه و روی زمینه و یکیشون هم کبوتره و … .
من کلی از این جواب بهم بر خورد و داد زدم برووو بیروووووون … و از کلیسا بیرونش کردم و از بازرس هم عذر خواهی کردم که ببخشید این چیزی نمی فهمه و از این حرفا . من خیلی سعی کرده بودم درست بهش تثلیث رو یاد بدم ، ولی نمی‌دونم چرا این طوری شده بود.

بعد از کمی ماله کشی ، بازرس گفت: خیلی خوب حالا نفر بعدی رو صدا بزن.
من هم نفر دوم رو صدا زدم و گفتم پسرم تو درباره تثلیث چی یاد گرفتی ؟
گفت: شما به من یاد دادید که خدایان سه نفرند . ولی یکی از اونها رو به دار زدند . پس الان دو تا خدا بیشتر نمونده.
من کلی از خجالت سرخ و سفید شدم. همه این‌ها دست به یکی کرده بودند که منو ضایع کنند. منم یه چند تا بد و بیراه آب‌دار نثارش کردم و بعد این یکی رو هم بیرون کردم .

بازرس ویژه به من گفت : این یکی رو هم خراب کردی . بعدی رو بگو بیاد . من برای این که کار بیشتر خراب نشه گفتم ولی این سومی از همه اونا باهوش تره و .. بعد به سومی گفتم پسرم تو بیا.
بگو ببینم نظرت درمورد تثلیث چیه ؟
گفت پدر جان ، شما حق زیادی به گردن من دارید و من چیزهایی مختلفی را از شما یاد گرفتم . از جمله همین تثلیث را . شما گفتید خدای یگانه سه گانه است و خدایان سه گانه یگانه است .
یکی از این خداها را به دار زدند و تا سه روز مرد و چون هر سه خدا یکی بودند ،‌ بنا براین ما اصلا تا سه روز خدا نداشتیم . تصویر
چون این یکی با بقیه یکی بود . اما بعدش نمی‌دونم چی شد که همه جا پر خدا شد و دوباره زنده شدند. تصویر

بازرس ویژه نگاه وحشتناکی به من کرد و… دیگه بقیش رو خودتون حدس بزنید . کمیته انضباطی تفتیش عقاید برام گرفتند.
اون موقع بندیکت جان ،‌ منشی کمیته بود. دمش گرم با پا در میونی ایشون نزدیک بود من رو زنده زنده بندازن توی آتیش.
ولی بقیه بهش التماس کردند و گفتند ، بی خیال این یکی شو.

خلاصه آخرش من بیچاره از کار بیکار شدم و الان اومدم وبلاگ زدم از طریق اینترنت تثلیث می‌خونم و به دیگران هم یاد می‌دم . تصویر
کاش یکی پیدا می‌شد یه جوری که عقل من درک کنه این مفهوم تثلیث رو برام جا می‌انداخت تا اگه عمری بود و باز به واتیکان راهم دادند بتونم جایی برای خودم بازکنم.
[External Link Removed for Guests]
ارسال پست

بازگشت به “معرفی پايگاه ها”