نرم و آهسته بياييد------- گل گفته هاي حضرت علامه حسن زاده آملي

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Junior Member
Junior Member
پست: 33
تاریخ عضویت: شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۷, ۶:۴۶ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 6 بار
تماس:

نرم و آهسته بياييد------- گل گفته هاي حضرت علامه حسن زاده آملي

پست توسط sarbaze-agha »

[align=center]واقعا حيف است چنين انسان هاي با كمالاتي در ميان ما باشند و ما بهره اي نگيريم.

واقعا چه قدر به درد و دل اين انسانهاي ناب زجر كشيده زمين و آسمان و ملكوت ديده

دل مي دهيم كه امام زمان را مي طلبيم؟؟؟؟

شرمنده ام، اولين نفر خودم، چه قدر به فكر اين هستم كه امام زمان را براي انسان

شدن طلب كنم،، رو سياهم به خود ارباب.

اگر دروغ نمي گفتم حداقل از دستورات اين گلهاي امام زمان ديده پيروي مي كردم

تا لايق استشمام بوي پيراهن آن گل مست كننده مي شدم.

ببخشيد. درد و دلي بود با شما گلها، باشد كه اگر در نيمه شبي روي ماهش را زيارت

كرديد، سلام مرا هم به او برسانيد..... :AA:

به او بگوييد: سربازت لباس خاكي پوشيده، غريب و تنها در ميان شلوغي اين شهر

سراغت را ميگيرد..... 


همراه باشيد تا در اين تايپيك گل گفته هاي :razz: عارف بزرگوار، واصل كوي حقيقت، حضرت علامه حسن زاده آملي ( روحي له الفدا) را سرمه چشمان كنيم.....

حضرت علامه حسن زاده آملي مي فرمايند:


مرحوم هيدجى ، محشى منظومه ملاهادى ، ديوانى دارد، او قضيه جالبى نقل مى كند، مى گويد: مقدسى بود در محله اى و يا روستايى ، شبى براى عبادت به

مسجد رفت . مسجد خالى بود، دو ركعت نماز كه به جا آورد، صداى خش خشى از گوشه هاى مسجد شنيد، با خود گفت : پس من تنها در مسجد نيستم ، كس

‍ ديگرى هم گويى در مسجد هست ، سپس شيطان او را وسوسه كرد و شروع كرد با صداى بلدتر نماز خواندن ((ولا الضالين )) را با مدّ تمام كشيدن ! به خيال اين

كه فردا آن ناآشنا، در ده و محلّه منتشر مى كند كه فلانى ، ديشب در مسجد، تا صبح مشغول راز و نياز بود و نماز نافله به جا مى آورد. اين مقدس مآب بيچاره ، به

همين خيال ، حتى شب را هم به منزل نرفت و تا صبح مشغول نماز و راز بود. صبح كه هوا روشن شد، وقتى كه خواست از مسجد خارج شود، ديد سگى نحيف و

ضعيف از گوشه شبستان آمد و از در بيرون رفت . يك باره فهميد كه همه آن خش خش ها، از اين سگ بوده كه از سرماى شب ، به داخل مسجد پناه آورده است و

همه نماز نافله ها و گريه ها و اشكهاى جناب مقدس هم به جاى تقربا الى الله ، تقربا الى الكلب بوده است.

التماس دعا.
ارسال پست

بازگشت به “اخـلاق”