اربعين ... حرف دل ... !!!

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

اربعين ... حرف دل ... !!!

پست توسط محدثه »

.


تصویر

وامروز اربعین است . چهل روز از واقعه تاریخی سختی که قلب همه شیعیان با شنیدنش جریحه دار میشه میگذره .


تا امروز مصیبت های بسیاری به خاندان اهل بیت (ع) و اسرای کربلا وارد شده . از ماجراهای قبل از عاشورا گرفته تا حوادث

و وقایع اسارت و شام و مصیبتهای اندوهناکی که هر کدوم به نحوی دل آدم رو به درد میاره و هر کدومش برای خودش یه کتاب

مفصی هست البته اگر درقالب این کلمات بگنجه ، ولی امروز چه روزیه ؟



مثل چنین روزی بود که کاروان اسرای کربلا در راه بازگشت از شام به مدینه ، به کربلای معلی رسیدند و دوباره خاطرات مصیبت

بار این کاروان و رنج ها و سختی هایی که از زمان مستقر شدنشون توی سرزمین کربلا یعنی از دوم ماه محرم تا حوادثی که در

شب و روز عاشورا ، از بستن آب به یروی کاروان توسط دشمن تا از دست دادن یکی یکی عزیزانشون در عاشورا در این صحرای

سوزان ، شهادت علی اصغر اون طفل شیر خواره بی گناه ، علی اکبر ، جوان کاروان خاندان سالار شهیدان که اشبه الناس خَلقا

و خُلقا برسول الله (ص) بود ، شهادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) که خودش مصیبت بزرگی بود و از همه اندوه ناک تر شهادت

سالار و سرور شهیدان ، امام حاضر شیعه (ع) ، حجت خدا بر روی زمین ، آقامون اباعبد الله الحسین (ع) . بعد هم مصیبت به آتش

کشیدن خیمه ها و گم شدن بچه ها توی اون صحرای تاریک و ظلمانی ، صدای ناله ها و شیون های زنان و کودکان ، شروع اسیری

و بی احترامی های دشمنان به عمه سادات حضرت زینب کبری (س) و شروع مسئولیت بسیار سنگین حضرت زینب (س) و ....



وای ... یعنی با رسیدن زنان و کودکان به این سرزمین اون هم بعد از اون همه رنجها و سختی هایی که توی سفر شام داشتند

و مصیبت هایی که تحمل کرده بودند حالا چه حالی داشتند ؟ با به یاد اومدن اون مصیبتهای اندوه ناکی که توی اون سرزمین بر

اونها وارد شده بود چی کار کردن و اون روز به اونها چه گذشت ؟......



تا حالا شده به این مطلب فکر کنید . ممکنه براتون توی زندگی اتفاقات بد و ناگواری در جای خاصی یا محل خاصی یا خلاصه اصلا

شهری خاص و ... اتفاق افتاده باشه ، اگر اون مصیبت و مشکلی که در اون مکان براتون اتفاق افتاده خیلی سنگین باشه ، ممکنه

دیگه هرگز پا به اون مکان نگذارید و هر چیزی رو که باعث میشه دوباره اون خاطرات اندوهگین رو برای شما به یاد بیاره از خودتون دور

کنید . یا اینکه بارها شده دیدید که زمانی که همسر زنی فوت میکنه ، حتی برای اینکه تا حدودی مصیبتهای از دست دادن شوهر

برای اون زن کمتر بشه ، اطرافیان خونه آن زن رو هم عوض می کنند تا اجازه ندهند که اون با یه یاد آوردن خاطراتی که با همسرش

داشته ، اندوهگین بشه ....



ولی یه بار دیگه فکر کنید روی اون چند خطی که اول حرفم نوشتم ....



وای ، تصورش هم ممکن نیست ، یعنی زنها و بچه ها بادیدن قتله گاه یاد چی میفتادن ، با دیدن مزار شهیدان ..... آثار خیمه های

سوخته
و خلاصه همه اون مکانهایی که اون چند روز در کنار امامشون امام حسین (ع) و عموشون حضرت عباس (ع)

گذرونده بودند ... زنهایی که شوهرهاشون توی اون صحرا شهید شده بودند و از همه بدتر اون اندوه هایی که حضرت زینب (س) تحمل

کردند ، از دست دادن برادر که میشه گفت عزیزترین خاندانشون بودن و شهادت برادرزاده ها و دیگر خاندان ...

از طرف دیگه شهادت بهترین یاران خاندان اهل بیت (ع) که شما خوندید آنها کسانی بودند که امام حسین (ع) با تک تکشون اتمام

حجت کرده بودن که بعد از روز عاشورا دیگه بازگشتی به این دنیا نیست و همشون می دونستند که شهید می شوند ولی با این

وجود دفاع از دین و امامشون رو به این دنیای فانی ترجیح دادند و الان همشون به شهادت رسیده اند .



نمی دونم تونستم حرف دلم رو برسونم یا نه .... ولی مطمئنم این مصایب توی چند خط و حتی هزاران کتاب هم نمی گنجه و ما

هرگز نمی تونیم حتی ذره ای از اون مصیبت عظیمی رو که به این خاندان وارد آمده چه در عاشورا و چه پس از آن درک کنیم .

فقط امیدواریم از همون چیزهایی که درک کرده ایم هدف والای این قیام رو فهمیده باشیم .


بقیه مطلب روو خودتون ادامه بدید ...

دیگه نمیشه نوشت .....

یا علی

التماس دعا

تصویر



.
 
تصویر 
Bronze
Bronze
پست: 270
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷, ۶:۲۲ ب.ظ
محل اقامت: کره زمین
سپاس‌های ارسالی: 194 بار
سپاس‌های دریافتی: 797 بار
تماس:

Re: اربعين ... حرف دل ... !!!

پست توسط پرستوی-مهاجر »

و باز هم اربعینی دیگر آمد بی آنکه صاحب عزا در این چهل روز رخ بنماید و چشمان آلوده ما را با دیدن

روی زیبایش روشن نماید و تسلی بر دل دردمند ما بیچارگان مانده در سرای بیکسی گردد ............
یادتان باشد اگر همچو پرستو رفتیم

خانه مادری ما همه بیت الزهراست

یادتان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد

مهدی فاطمه را یاد کنید او تنهاست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

Re: اربعين ... حرف دل ... !!!

پست توسط محب فاطمه »

 شب گذشت ...

زینب (س) ۴۰ روز تنهایی و غربت رو تحمل کرده ...

۴۰ شب بی برادری ...

۴۰ شب مظلومیت ...

۴۰ شب از پاسداری حرمت خون به ید با کفایت زینب (س) میگذره ...

حالا که زینب (س) کشتی طوفان زده رو به ساحل کربلا رسونده داره با عشقش درد دل میکنه :
 


 

بهر دیدار تو با سینه زار آمده ام

از غریبی سفر ، روی نزار آمده ام

منِ عاشق، نتوان طاقت دوری رُخت

به تمنّای تو با قلب فکار آمده ام

حسرت روی تو و بوی تو و صوت حزین

اینهمه در طلبت زار و نزار آمده ام

به یقین با خبری از سفر و سختی راه

با همه رنج سفر در شب تار آمده ام

من به قربان سر و روی تو و مقبر تو

خوب دانی که چرا اینهمه زار آمده ام

جانِِ من باز نپرسی ز جدائی عزیز

بی رقیه همه با سختی کار آمده ام

ای فروغ رخ تو شمس دل آرای جهان

به فروغ رخ تو اینهمه بار آمده ام

ای نفس باز بگو از جگر تشنه به آب

من به ذوق نفست یکه سوار آمده ام

ای حریم حَرَمت منطقه عشق خدا

من به عشق حَرمت موج سوار آمده ام

ای عزیز دل تو دست علمدار خدا

بهر بوسیدن آن یکه سوار آمده ام

وه خوش آنروز که در بحر تو گردم سر مست

من زینب به تمنای تو با آه و نزار آمده ام
 
تصویر
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 322
تاریخ عضویت: شنبه ۴ آبان ۱۳۸۷, ۱:۳۴ ب.ظ
محل اقامت: مشهد مقدس
سپاس‌های ارسالی: 845 بار
سپاس‌های دریافتی: 856 بار
تماس:

فرارسيدن اربعين تسليت باد

پست توسط HamidSHS »

سلام بر ستاره‏های سوخته بر اندام دشت!
سلام بر بدن‏های چاک چاک!
سلام بر خورشیدهای بر نیزه!
سلام بر مظلومیت بر خاک مانده.
سلام بر اربعین!


سلام بر لحظه‏های غریب وصال!
سلام بر لحظه‏ای که تو را از عطر خوش بهشتی‏ات باز شناختم!
سلام بر پیراهنی که بوی غربت مادر را می‏دهد!
سلام بر اجساد مطهری که غریب، بر خاک رها شدند!
سلام بر حنجره خشک و تشنه علی اصغر!
سلام بر خیمه‏های سوخته، بر بدن‏های جدا شده از سر، معصومیت خاکستر شده، سلام بر تو برادر!


چهل وادی دویدم منازل صبر را.
چهل وادی کشیدم بر دوش خود رنج را.
چهل وادی فرو خوردم بغض را.
چهل وادی ویران شدم در خویشتن؛
چهل وادی صبر کردم، برادر! صبر کردم؛ صبری جمیل برادر؛ «ما رأیت إلاّ جمیلا».


خراب گشتم برادر، در خرابه‏های شام.
فرو ریختم برادر، در گریه‏های شبانه سه ساله.
زینت پدر را زیر خنده‏های خویش به تاراج بردند.
حرمت فرزندانت را نادیده گرفتند.
پروانه‏سان سوختم بر گرد خیمه سجاد.

 تصویر  
شعله‏ها را درآویختم تا جگرگوشه‏ات را از هیمه آتش بیرون کشیدم.
ذره ذره آب شدم تا کودک هراسانت را از تاریکی‏ها بیرون کشیدم.
هزاران بار مرگ چشیدم تا ضجه‏های داغ‏دیده طفلان را آرام کردم.
هزاران بار بغض فرو خوردم تا از پس دروازه‏های نامردی گذشتم.
ایستادم، برادر؛ همان‏گونه که سزاوار خواهر چون تویی است.
ایستادم؛ سربلند، در اوج شکستگی.


ایستادم و یک به یک پرده‏های نیرنگشان را چون تار عنکبوتی سست، پاره کردم.
ایستادم و مصیبت حنجره‏های خشک را به گوش‏های غفلت‏زده رساندم.
ایستادم و چشم‏های کور را به سوختگی خیام، باز کردم.
ایستادم و انگشت‏های ظلم را در جام‏های به خون آلوده شکستم.
چه کسی می‏توانست بعد از این همه رسوایی، صدای حقیقت را بر خاک ترک‏خورده کربلا نشنود؟!


چه کسی می‏توانست بعد از این رسوایی تظلم را نبیند؟!
چه کسی می‏توانست بعد از این، مظلومیت تو را انکار کند؟!
من آمدم برادر؛ با یک دنیا حرف‏های ناگفته، با کمری شکسته و گیسوانی به سپیدی نشسته.
من آمدم؛ با دلی داغ‏دیده و اندوهی فراوان و با قلبی سوخته.
حالا منم و تو و رنج چهل روز اسارت که بیش از چهل سال، مرا در هم شکست.
آرام بخواب، برادر! در آرامشی ابدی که خون سرخ تو و یارانت، تا قیامت بر صحنه تاریخ نقش بسته است.


 اين هم يك پس زمينه به مناسبت اربعين سالار و سرور شهيدان
[External Link Removed for Guests] 
 آجَرَكَ الله يا صاحِب الزَمان 
 
تصویر 
Junior Member
Junior Member
پست: 36
تاریخ عضویت: جمعه ۲۷ دی ۱۳۸۷, ۸:۴۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 59 بار
سپاس‌های دریافتی: 42 بار

Re: اربعين ... حرف دل ... !!!

پست توسط zahra sadeghpoor »

سلام
از همه شديدا براي مطالبي که زدن ممنونم.
دعاي اربعين يادتون نره. و

التماس دعا مخصوص
Junior Member
Junior Member
پست: 36
تاریخ عضویت: جمعه ۲۷ دی ۱۳۸۷, ۸:۴۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 59 بار
سپاس‌های دریافتی: 42 بار

Re: اربعين ... حرف دل ... !!!

پست توسط zahra sadeghpoor »

سلام محدثه جون =:( .
راجع به
فقط امیدواریم از همون چیزهایی که درک کرده ایم هدف والای این قیام رو فهمیده باشیم .
از نظر خودت و از نظر اهل بيت اين هدف والا چيه ؟
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

Re: اربعين ... حرف دل ... !!!

پست توسط محدثه »

  الله الرحمن الرحیم  



سلام بر شما

شایسته نیست نظر ما غیر از نظر اهل بیت (علیهم السلام) باشد که خود امام تصریح دارند : برای اصلاح امت جدم قیام کردم .

مطمئننا به فساد گرائیده بود آن هم تا حدی که نیاز به چنین قیام و اصلاحی بود ، اما چه فسادی ؟

پیروی لجام گسیخته و بدون اندیشه از آرای خلفایی که تا می توانستند در دین بدعت گذاردند و مردم را به حدی کشاندند که خلیفه را

خدا می دانستند و اگر می گفت نماز نخوانید نمی خواندند و اگر خلیفه به جای نماز جمعه ، چهارشنبه آن را می خواند حرفی نمی زدند که پرشکوه هم شرکت می کردند .


حال می پرسیم آیا هدف پیامبر اکرم (ص) از آنهمه سال زحمت و خون دل ، چنین دینی و چنین اوضاعی بود ؟

آن هم فقط 50 سال پس از رحلت ایشان !!




او کاری کرد که آن قداست و خدایی که خلیفه داشت از چشم مردم بیفتد و نشان داد که با کشتن فرزند پیامبر دین را هم کشته است .

و جدایی خلیفه مسلمین را از دین مسلمین آشکار ساخت .

لذا می فهمیم حسین منی و انا من حسین یعنی چه ؟

« نه تنها وجود او ، بلکه کار حسین ، کاری پیامبر گونه بود و نشات گرفته از پیامبر بود »

:razz:
 
تصویر 
ارسال پست

بازگشت به “امام حسین‌ (علیه السّلام)”