حضرت علي (ع)+دوران خانه نشيني

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Junior Member
Junior Member
پست: 47
تاریخ عضویت: شنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۶, ۲:۰۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7 بار
سپاس‌های دریافتی: 40 بار

حضرت علي (ع)+دوران خانه نشيني

پست توسط 1507 »

اساتيد گرامي سلام عليكم
آيا حضرت علي (ع) در مدتي كه خانه نشين بودند مسجد مي رفتند يا نه ؟ اگه مي رفتند آيا به جماعت نماز مي خواندند؟ يعني پشت خليفه اول يا دوم يا سوم نماز مي خواندند؟آيا به آنها اقتدا مي كردند يا فرادي مي خواندند؟
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

پست توسط محمد علي »

به نام صبار شکور

با سلام

ابتدا چند مقدمه بسیار ضروری ؛

مبحث امامت ، اعم از خلافت (حکومت ظاهری) است و خلافت تنها شانی از شئون امام است که ممکن است به خاطر شرایط جامعه

به آن دست نیابد .

لذا امام همیشه وظایف امامت خود را به طور کامل انجام میدهد و هیچ گاه خانه نشین نیست . لذا اصطلاح رایج و غلط خانه نشینی

باید از اذهان عمومی پاک شود ، چرا که هر کدام از ائمه (ع) بر اساس اقتضای زمان ، وظایف امامت خود را در تبیین دین و هدایت مردم به طور کامل

به انجام می رساندند .

ثانیا مسئله امامت چیزی نیست که با بیعت ظاهری و یا صلح با حکام جور ، قابل غصب و یا از بین رفتنی باشد . چرا که امری الهی است .

---------------------------------------------------------------

اما در مورد سوال مطرح شده : همانطور که با دلایلی که ذکر خواهد شد امام علی (ع) به ظاهر با خلیفه بیعت کردند ، بنابر همان دلایل

در نماز جماعت نیز شرکت می کردند .

1- بیعت : بررسي حوادث و وقايع پس از رحلت رسول خدا(ص)، معلوم مي دارد، كه اميرالمؤمنين علي(ع) در برخورد با اين حوادث و مصائب، بهترين طريق را در پيش گرفته. به گونه اي كه صلاح و مصلحت اسلام و امّت اسلامي را در اولويّت قرار داد. اصولاً در مقام تعارض ميان دو موضوع، همواره بايد اهمّ را بر مهمّ مقدم داشت.

پس از رحلت رسول خدا( ص) ، امام علي( ع)بين دو مشكل و مسألة سخت قرار داشت : يكي دفاع از خلافت خويش با آن همه دلايل محكم، كه حق او بود؛ و ديگري فتنه و طغيان افراد سركش معروف، جوي كه منافقان مدينه بوجود آورده بودند، اوضاع اعراب اطراف مدينه كه در كفر و نفاق بودند، به گونه اي كه حدود و احكام خدا را نمي دانستند، اعلام ارتداد از سوي طائفه هايي از اعراب و حمله به دروازه های مدینه توسط مسیلمه کذاب ، حقد و كينه اي كه گروهي از صحابه نسبت به شخص علي(ع) ، بواسطه جايگاه و منزلت او نزد خدا و رسولش(ص) داشتند، و خطر روميان و حتي سران ايران كه سخت در كمين بودند، و با بغض و دشمني به اسلام نگاه مي كردند، و مي‌خواستند كه اساس اسلام را از ريشه در‌آورند، و انتقام خود را بگيرند.

مجموعه همة اينها چنان اوضاع و احوال را مشوّش و تهديدآور كرده بود، كه در صورت بروز اختلاف ميان مسلمانان، به هر بهانه‌اي، كيان اسلام از هم مي پاشيد، و آثاري باقي نمي ماند. در چنين هنگامه اي، توجه آن حضرت به امر دين و نجات اسلام معطوف گرديد؛ و حق خود را كه همان خلافت و رهبري پس از پيامبر( ص)بود، فداي حيات اسلام عزيز كرد.

با اين حال براي اينكه حق خويش را حفظ كند، و در برابر كساني كه از او روي برگردانيده بودند، حجت داشته باشد، و مخالفت خود را با عملكرد شورا و خليفه وقت ابراز كند، در خانه نشست و بيعت نكرد . و اين خود نوعي مبارزه بود، تا اينكه او را با زور و جبر براي بيعت بردند. اگر امام علي(ع) با اختيار خويش و فوراً بيعت مي كرد، حجتش تمام نبود، و شيعيانش دليلي برخلافت او نداشتند.

و همانطور که در نهج البلاغه فرمودند : ابتدا دست کشیدم از بیعت ، اما اوضاع را چنان دیدم که اگر کناره گیری کنم چیزی از اسلام باقی نمی ماند

لذا برای حفظ اسلام ، مجبور به دست زدن به دست اولی شدم .

با اين وصف، او و فرزندانش و علماي علاقمند به وي، همواره وصاياي پيامبر( را در خصوص حقوق و برتري اهلبيت(، و نيز حقايق دين، متذكر مي شدند؛ و دلايل محكمي را كه در اين زمينه وجود داشت، منتشر مي ساختند.
در اين باره ممكن است شبهه اي به ذهن خطور كند، و آن اينكه خلفا نيز موضوع مصلحت جامعه اسلامي را بهانة عملكردها و تصميم گيريهاي خويش قرار دادند، پس چه فرق است ميان اين دو؟ پاسخ اينست كه فرق ميان مصلحت انديشي خلفا با مصلحت انديشي امام علي(ع) ، از زمين تا آسمان است؛ مصلحت انديشي خلفا، در جهت حفظ مقام و موقعيت خود و اطرافيانشان بود، تا جايي كه گفتار پيامبر( ص)را نقض، و بدعت را در دين آغاز كردند؛ به گونه اي كه در متن احكام الهي تصرف كردند، و به صلاح ديد خود تغيير دادند اما مصلحت انديشي امام علي(ع) ، حفظ مقام و موقعيت خويش نبود، فدا نمودن خود و موقعيتش بود، كه براي بقا و حيات اسلام عزيز؛ بدعت نبود، زنده كردن ارزشها، و اجراي احكام و قوانين معطّله بود. خشنودي اطرافيان نبود، بلكه رضاي خدا در كار بود.


2- نماز جماعت : در مورد نماز جماعت نیز ، مجبور بودند که در نماز شرکت کنند وگرنه به اسم خارجی از دین ، ایشان را می کشتند ؛

و امر هدایت مردم بی سامان می ماند . ( نه اینکه از کشته شدن بهراسند)

و برای اینکه بهانه ای دست خلفا ندهند تمامی ائمه(ع) نیز چنین می کردند آن هم فقط شرکت در نماز جماعت نه اقتدای کامل .

چرا که تقیه از ضروریات مذهب تشیع است . یعنی در زیر ظلم حاکم جباری که نمی توان کار دیگری کرد باید تقیه نمود .

وشاید بتوان احتمال قوی داد که اقتدا نمی کردند بنا به دلیل زیر :

و آن این است که در روایات آمده : امام ، هیچ گاه ماموم نمی شود .

و از این دلیل می توان نتیجه گرفت که با اینکه به اجبار شرکت می کردند ، اما به ظاهر در صف جماعت بودند ، و در حقیقت اقتدای کامل نمی کردند .


--------------------------------------------------------
منابع و مآخذ:
1. شيعه دراسلام، علامه طباطبايي
2. رهبري امام علي از ديدگاه قرآن و پيامبر، سيد شرف الدين، ترجمه محمدجعفر امامي
3. پاسخ های مرحوم علامه عسکری (ره) به همین سوال ، در جلسات درس .
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
ارسال پست

بازگشت به “اميرالمومنين علي (علیه السّلام)”