حد لواط

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Iron
Iron
پست: 74
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۷, ۳:۲۱ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 37 بار
سپاس‌های دریافتی: 176 بار

حد لواط

پست توسط سپيده صبح _40 »

بسم الله الرحمن الرحیم

روزى اميرالمومنين عليه السلام در ميان گروهى از اصحاب خود نشسته و به گفتگو مشغول بود، در اين هنگام مردى نزد آن حضرت آمده گفت: يا اميرالمومنين! لواط كرده ام مرا پاك گردان.

آن حضرت عليه السلام به او فرمود: اى مرد! چنين سخنى مگو شايد اختلال به تو دست داده باشد.

فردا صبح نيز نزد آن حضرت آمده و گفت: يا اميرالمومنين! لواط كرده ام مرا پاك كن.

باز امام عليه السلام به وى فرمود: اى مرد! به خانه ات برگرد، شايد حواس پرتى عارضت شده و تا سه بار بعد از دفعه اول نزد آن حضرت آمده و سخن خود را تكرار كرد، تا دفعه چهارم كه طبق قانون اسلام حد بر او ثابت شده بود، على عليه السلام به وى فرمود: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله درباره مثل تو سه كيفر بيان فرموده و تو هر كدام را بخواهى اختيار كن.

مرد گفت: آنها چيست؟

فرمود:

1- يك ضربه شمشير هر جا برسد.

2- بستن دست و پا و پرتاب از فراز كوه.

3- سوزاندن با آتش.


مرد گفت : يا اميرالمومنين! كداميك از اينها سخت تر است؟

فرمود: سوزاندن با آتش.

مرد گفت: يا اميرالمومنين! من همين را اختيار مى كنم .
آن حضرت به او فرمود: پس خودت را براى آتش آماده كن.

مرد برخاست و دو ركعت نماز به جاى آورد و در تشهد نماز به درگاه خدا عرضه داشت: خداوندا! من از گناه خود به سوى تو بازگشت نموده و از كيفر اخروى آن ترسيده به نزد جانشين پيامبرت و پسر عمش آمدم و از او تقاضاى پاك كردن نمودم و او مرا بين سه عقوبت مخير ساخت، خدايا! من سخت ترينش را برگزيده از تو مى خواهم اين عقوبت را كفاره گناهانم قرار دهى و مرا به آتش دوزخ نسوزانى و آنگاه برخاسته با چشم گريان به طرف گودالى كه برايش حفر كرده بودند رهسپار گرديده و شعله هاى فروزان آتش را نظاره مى كرد.
در اين هنگام اميرالمومنين عليه السلام به وى فرمود: اى مرد برخيز! كه فرشتگان آسمان و زمين را به گريه آوردى و خداوند توبه ات را قبول كرد، برخيز و پس از اين به چنين گناهى بازگشت مكن.
فروع كافى، باب آخر من حد اللواط، حديث 1. تهذيب، باب الحدود فى اللواط، حديث 7.
ارسال پست

بازگشت به “داستان”