با سلام
S.Galaxy نوشته شده:من سوالاتم را بعد از خواندن هر سوره ای مطرح میکنم و اینطوری هم اینکه سوالی جا نمیمونه برام و هم ابهاماتم برطرف میشه..
بنده هم با همین شیوه موافقم .
![تصویر](http://www.eteghadat.com/forum/images/smilies/rose.gif)
البته با سرعت قابل ملاحظه ای که شما در مطالعه دارید (البته به حساب اشتیاق می گذارم) شاید نکات دیگری را در دور بعدی خواندن قرآن مورد توجه قرار دهید .
نمی دانم به نکته مثبت و جذابی هم برخورد کرده اید یا نه ؟ از این جهت می پرسم چون اکثرا با دید انتقادی یا با پیش ذهنیت های قبلی است و کمتر به نکته ای اشاره کردین
که حداقل تاثیر مثبتی در شما گذاشته باشه و یا دید شما رو به دین عوض کرده باشه .
شاید هم برای طولانی نشدن پست ها فقط از جاهایی که سوال براتون پیش میاد صحبت می کنید . نمی دونم ...
در مورد سوره نساء سوالی که برام پیش آمده اینه که(ببخشید که خیلی راحت سوالم را مطرح میکنم):
ولی من با برداشتی که از این سوره کردم مثل این بوده که شخصیت زن نسبتا کوچک شمرده شده و تنها برای لذت آقایون...
به این اشاره کرده که اگر زنان به زنا و روابط نامشروع روی بیارند از آنها دوری کنید ولی چرا در مورد خود مردها چیزی ننوشته؟! (شاید هم در سوره ای دیگه اشاره شده که من هنوز مطالعه نکردم)
تو این سوره انگاری بیشتر به نفع آقایون کار کرده و راهنمایی اینکه کدام زنها برای هم بستری مناسب تر هستند! به نظر شما این کوچک شمردن شخصیت زن نیست؟
پیشاپیش از پاسختون ممنونم
چون سوالاتتون کلی هست اشاره دقیق به ایه ای خاص نشده بنده هم سعی می کنم کلی
و با توجه به فضای خود سوره سایر سوره ها پاسخ بدهم .
سوره نساء با آیاتی در مورد یتیمان و حقوق آنها شروع می شود . و اصل اساسی هم بر
قسط و عدل بنا نهاده شده ؛
همان چیزی که کمتر به آن توجه شده و عدم وجود آن در دین تصور شده است
آیه می گوید اگر در ازدواج با یتیمان می ترسید که نتوانید حقوق مسلّم آنها را رعایت کنید با زنان آزاد دیگر ازدواج کنید ( که تعداد آن هم حد اکثر چهار زن است )
این عدد هم حد را می رساند(یعنی در حیطه احکام است)
نه اینکه خدا دستور بدهد بروید به این تعداد ازدواج کنید؛ بلکه پیش بینی از سوی خالق صورت گرفته برای مواقع ضرورت که شرایط آن در کتب فقهی آمده .
و بر اساس توانمندی هایی که در درون مرد گذارده توانایی اداره چند زن را هم قرار داده .
اما خود خالق هم می داند که اکثریت اینها نمی توانند عدالت را بین چند زن رعایت کنند در ادای حقوق
( لذا فرموده بهتر است همان یکی را بگیرید )
پس می بینید که عدالت شرط شده .
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلا
َّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ
أَلاَّ
تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ (3)
نکته بعدی در مورد مالکیت است . که در آن زمان نسبت به کنیزان داشته اند و خریدو فروش غلام و کنیز هنوز وجود داشته ،
اما با قوانین تیزبینانه اسلام کم کم محدود و از بین رفته است .
اما کنیز همچون زن شرعی به او محرم بوده و حکم محرمیت داشته برای آشنایی بیشتر با تعریف و شرایط کنیز و عبد به تاپیک زیر مراجعه کنید :
http://www.eteghadat.com/forum/viewtopic.php?p=3336#3336 اما تصور غلطی که در مورد کنیز تعبیر به روسپی می شود ، غلط است و به این معنی نیست ؛ (طبق تاپیک بالا)
ولی تعریف درست در احکام و آیات این بوده که کسی که در جنگ اسیر شود حکم طلاق با همسر قبلی را برایش دارد
و می توان با او ازدواج کرد ( البته بعد از اتمام عدّه و نیز خواندن عقد ! )
آیه شماره چهار مربوط به زن دائم و مهریه آن است :
و مهر زنان را (بطور كامل) بعنوان يك بدهى (يا عطيه،) به آنان بپردازيد! (ولى) اگر آنها چيزى از آن را با رضايت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف كنيد! (4)
که فکر می کنم واضح باشد
همچنین آیه بعدی آیه 24 و25 است ؛ که در مورد حکم
ازدواج موقت است که آن هم عقد دارد !
و اینگونه نیست که بی اختیار تصاحبی صورت گیرد، بلکه اختیار طرفین شرط است .
اجورهنّ نیز به معنای مهریه عقد موقت است .
و زنان شوهردار (بر شما حرام است;) مگر آنها را كه (از راه اسارت) مالك شدهايد; (زيرا اسارت آنها در حكم طلاق است;) اينها احكامى است كه خداوند بر شما مقرر داشته است. اما زنان ديگر غير از اينها (كه گفته شد)، براى شما حلال است كه با اموال خود، آنان را اختيار كنيد; در حالى كه پاكدامن باشيد و از زنا، خوددارى نماييد. و زنانى را كه متعه ( ازدواج موقت) مىكنيد، واجب است مهر آنها را بپردازيد. و گناهى بر شما نيست در آنچه بعد از تعيينمهر، با يكديگر توافق كردهايد. (بعدا مىتوانيد با توافق، آن را كم يا زياد كنيد.) خداوند، دانا و حكيم است. (24) و آنها كه توانايى ازدواج با زنان (آزاد) پاكدامن باايمان را ندارند، مىتوانند با زنان پاكدامن از بردگان باايمانى كه در اختيار داريد ازدواج كنند -خدا به ايمان شما آگاهتر است; و همگى اعضاى يك پيكريد- آنها را با اجازه صاحبان آنان تزويج نماييد، و مهرشان را به خودشان بدهيد; به شرط آنكه پاكدامن باشند، نه بطور آشكار مرتكب زنا شوند، و نه دوست پنهانى بگيرند. و در صورتى كه «محصنه» باشند و مرتكب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. اين (اجازه ازدواج با كنيزان) براى كسانى از شماست كه بترسند (از نظر غريزه جنسى) به زحمت بيفتند; و (با اين حال نيز) خوددارى (از ازدواج با آنان) براى شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (25) متاسفانه مشکلات ترجمه دامنگیر فهم دقیق می شود .
مثلا
قوّامون جمع قوام است یعنی موجب استواری و محکمی خانواده و زندگی . (ولی بعضی جاها درست ترجمه نمی شود)
مردان به سبب استعدادهای خدادادی که در اختیارشان قرار داده شده نگهدارنده و اداره کننده زندگی هستند و این به معنی برتری نیست ؛
تازه زحمتی است بر دوش آنها و زنان از این مسولیت سخت معاف شده اند و در عوض کارهای دیگری به عهده شان است .
بنابرهمین اداره امور است که اگر در زندگی ، نافرمانی و یا عدم پذیرش زن نسبت به مسولیتش صورت گرفت
برای تنبیه ( به معنی آگاه کردن او ) و توجه دادن او اسلام چند راه را اجازه داده .
همانطور که خاطرتان هست ، گفته بودیم که قرآن نیاز به مفسر و کلام پیامبر.ص دارد تا بفهمیم منظور چیست ؟
دوم اینکه برخی عادات جاهلی را اسلام محدود نموده و سپس در واقع از بین برده است . یکی هم زدن زنان بوده .
که پیامبر .ص این آیه را تفسیرکردند که با
ته چوب مسواک یک تلنگری حق دارید بزنید فقط جهت تذکر .
یعنی در واقع هیچ !!! چنین چیز بی ارزش و سبکی اصلا زدن ندارد .
و لذا هشدار دادند که اگر این زدن موجب کبودی و یا جراحتی شود با خدا طرف هستید و روز قیامت جایی در کنار من نخواهید داشت .
و در جای دیگر فرمودند
نزدیکترین شما در بهشت به من ، نرمخوترین شماست نسبت به خانواده اش است . پس چنین دین رحمتی چگونه می تواند اجازه ضرب و شتم دهد ؟!!!
لذا باید دقت کرد که بدون تفسیر معصوم ، فهم قرآن دچار لغزش و بیراهه خواهد شد . نکات بعد : دقت شود که
بَنون ، در آیه به مطلق فرزندان اشاره دارد ( چه دختر و چه پسر ) و این از قواعد لغت عرب است .
و اینجا هم به معنی کلی فرزندان است . نه فقط پسران !
و منظور دقیق آیه این است که مال و فرزندان زینت زندگی دنیا هستند و با آیات دیگر ، این را توضیح می دهد که
ما شما را به وسیله همین زینت ها آزمایش می کنیم . المال و البنون فتنة . فتنه یعنی : وسیله آزمون شما هستند و باید در حفظ و برخورد و استفاده از آن دقت کنید .
پس ربطی به امتیاز بین پسر و دختر نیست و اصلا موضوع چیز دیگری است .
آیه شماره 49
این آیه کاملا صریح است و مربوط به طلاق است .
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحاً جَمِيلاً (49)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه با زنان با ايمان ازدواجكرديد و قبل از همبستر شدن طلاق داديد، عدهاى براى شما بر آنها نيست كه بخواهيد حساب آن را نگاه داريد; آنها را با هديه مناسبى بهرهمند سازيد و بطرز شايستهاى رهايشان كنيد. (49)
فکر می کنم معنی کاملا واضح است . و چیزی از خوشامد و ناخوشامد مردان نیست ! بلکه دستور داده اگر توافقی حاصل نشد و طلاق گرفتید چنین کنید .
تازه دستور بسیار زیبایی به مردان داده که آنها را با احترام و هدیه مناسبی رها سازید و از هم جدا شوید و او را تکریم کنید نه با کراهت و بدرفتاری و کینه جدا شوید ( و اینها خود کارکردهایی است برای بازیابی محبت ؛ و در غیر اینصورت نیز ارزش زن را می رساند )
و ترجمه های غلط کشتزار و پولی بدید و ولش کنید و ... در شان قرآن نیست و متاسفانه به سرعت هم رواج پیدا می کنند این ترجمه های غیر علمی؛
اگر تاکید شده که در انتخاب همسر دقت کنید چون اوست که با پاکی و ناپاکی خود موجب زیبایی و یا آلودگی نسل شما می شود
در واقع نوعی پیشگیری برای حفظ نظام کلی خانواده است . و مثال به این زده که آنها محل رویش فرزندان شما هستند برای فهم بهتر است . (و صرفا یک تشبیه است)
اگر به این نکته مهم توجه نشود ، هم در ارتباط با همسر و هم در تربیت فرزندان دچار مشکل می شوید و عاقبت هم جامعه دچار مشکل خواهد شد . و لذا پیشگیری از این مضرات فردی و اجتماعی امری کاملا عقلانی است .
نکته آخر هم در مورد زناست ، که در سوره
نور کاملا مجازات مردان را هم نوشته است .
این ایات سوره نساء نکات مهم اخلاقی را تبیین کرده که اگر زنی زنا کرد (و شوهر دار بود) بهتر است او را در پیش خود نگه دارید و از خانه بیرون نیندازید و بدرفتاری با او نکنید !
دقیقا همان کارهایی که ممکن است در جامعه ما یا جوامع دیگر صورت پذیرد و به محض اطلاع یافتن از چنین خطایی آن زن را از هستی ساقط می کنند .
در نتیجه مشخص می شود که پرچم دار عدالت کدام دین است ! و تازه عدالت که حداقل است و شما نکات اخلاقی بالاتر از عدالت را هم در این آیات روشنگر می بینید .
البته یک پرانتز لازم : ( معنی عدالت هم برابری نیست ! این غلط است بگوییم زن و مرد برابرند . این نقصی است نه فضیلت ؛ در جملات وشعارها هم باید دقت شود .
عدالت یعنی هرچیزی در جایگاه واقعی خود ؛ بر اساس خلقت زن حقوق و وظایفش متناسب خودش وضع شده و برای مرد هم متناسب او . هر کدام متناسب خودش عادلانه است و ظلمی در حق دیگری نشده ؛ لذا عدالت فراتر از مساوات است و از نکات مهم خلقت است ) ؛
و نیز ملاک برتری هم ، جنسیت نیست بلکه تقوی است ( إنّ اکرمکم عند الله اتقیکم ) .
[HR]
بعدی این است که در مواجهه با قرآن و دین ، نباید با پیش فرض های ذهنی وارد شویم . مثلا ممکن است ما از کودکی روی مسئله حقوق دختر و پسر و رفتار تبعیض آمیز دیگران حساس شده باشیم و همیشه دنبال این باشیم که مثلا زنان را مظلوم نشان دهیم و همه ادیان را هم بر ضد زنان فرض کنیم و با این ذهنیت ، معنای غلطی را هم از آیات درک کنیم ...
خیر ! بلکه باید با ذهنی پاک و قلبی سلیم به پی جویی حقیقت رویم و افراد را با حق بسنجیم ؛
[COLOR=blue]![تصویر](http://www.eteghadat.com/forum/images/smilies/rose.gif)
خداوند همه ما را در فهم صحیح دین و برنامه تکامل بخش خود موفق بدارد